دختر تصمیم گرفت دوست پسرش را با مادر شهوترانش در میان بگذارد. زن باتجربه با دست و دهانش خروس پسر را آتش زد. و سپس نمایش شروع شد. مامان روی خروس می پرید و دختر شکافش را زیر زبان آن مرد مرتب کرد. سپس موقعیت ها تغییر می کند. دختر روی دیک، و مامان لیس می شود. پسر بچه که دختر کوچک را باز کرد، با گهواره ای روی میز بیلیارد او را لعنت کرد. و در پایان، مادر سیری ناپذیر دخترش را حیله گر کرد. همه راضی بودند.
این نوک پستان روستایی راه خود را در اطراف گل میخ های اصیل می شناسد. وقتی آب شلنگ زد، نیتش مثل چشمانش روشن بود. تنها چیزی که در ذهن داشت شلاق زدن بود. کارمند کشاورز یک مرد ساده است. او موافقت کرد که فوراً لکه مرطوب او را غوطه ور کند. خب، عوضی مو قرمز به چیزی که می خواست رسید - یک وعده شیر بخار پز در صبح او را خوشحال کرد. فقط چنین آرزوهای صادقانه ای مبارک!