چه کسی شک دارد که پدران باید دختران خود را بزرگ کنند؟ فقط روش هر کس متفاوت است. شاید لعنت به گلویش روش افراطی باشد، اما حداقل می فهمد که بابا مسئول است و در این خانه فقط دیک او را می توان در دهان گرفت. نظم، نظم است. و اسپرمی که او در چشم او شلیک کرد، حافظه دختر را تازه می کند.
یک پدر مهربان همیشه از دخترش مراقبت می کند. اگر لازم باشد می رود زیر دوش و به اتاق خواب می رود. و دختر، به هر حال، واقعاً به توجه والدینش نیاز دارد. بله، آن طور که او تصور می کرد نیست، اما او در مورد والدین چه می داند؟ بابا بهتر می داند که به او درسی بدهد. این بار موضوع رابطه جنسی زن و مرد بود. و به نظر می رسید که دخترش آن را به خوبی یاد گرفته است. او مطیع بود در حالی که او او را لعنت می کرد. البته او هنوز باید مطالب را تقویت می کرد و بابا قول داد این کار را انجام دهد. بله، و او نیز به او عشق زیادی دارد.
او باید درد داشته باشد