یک مادر بالغ جوجه ای زیبا برای معشوقش که گیتار می زد برداشت و او را به خانه آورد. او از این بدن خوشش آمد و به او پیشنهاد داد که با معشوقش بخوابد. او مدت زیادی درنگ نکرد - یک خانه زیبا، یک حمام تمیز، مراقبت از خود معشوقه و انبار در پذیرش این پیشنهاد کمک کرد. اما مرد سخت عمل کرد - بعد از اینکه خروس او را مکید، او را در الاغ لعنت کرد. باید بگویم که در الاغی مثل او، من هم خیلی دوست دارم تقدیر کنم!
من تکون خوردم، اما فکر می کنم او خیلی فریاد می زند، باید دهانش را ببندد...